داستان ما ، قسمت پاياني ، ت :
بِ.مِ . ، يا أَيهَا الْمُدَّثِّرُ ، قُم . .
سلام عليکم ، وقت بخير و خوش اومدين !
. ، فَلَمَّا ذَهَبُوا . .
خب بريم !؟ آقاي :
برتراند راسل
رو هم بيشتر از اين معطل نکنيم !
خب کجا !؟ به جايي که ايشونم :"وارد" شدن ديگه ! خب خونه !؟ و :
خونه خونه ما داريم مياييم !؟
يا :"اصل"ي تر زمينه !؟ و :
زمين زمين ما داريم مي آييم !؟
با اجازه !؟ يا بدون اجازه !؟
آخه الان که رفتم نون بگيرم ، و داشت بارون مي اومد و برا اولين بار بود که از جوباي خيابونم داشت ميزد بيرون و تو پياده رو راه افتاده بود ، جوب داشت مي گفت به لاي روبي نياز داره !
خب بله به منم مي گفت ! و به اوناييم که مي ديدن ! ولي به صاب خيابون نمي گفت ! هواشناسي چطور !؟ بهش نگفته بود که :
تو ملک اون بارون مياد !؟ و . .
راستي هر کجا بباره تو :"ملک" منم هست ! حالا :"خانواده" ي من بمونه !
خب بله ، بعنوان مثلا يه :
شهروند
شهر خانه ي منم هست ديگه ! ولو اينکه توش يه خونه هم نداشته باشم و :"باشيم" م بمونه ! حالا "اصل" ي ترش بمونه و مثلا :
زمين وند ! شايدم : زمينوند !
که اين برا :"اظهار" نظر گذاشته شده باشه ! که من ، حالا ما بمونه ، م :"صاحب" نظر باشم و :"حق" اظهار نظر داشته باشم ، ولو اينکه مالک يه وجب از زمينم نباشم و زبونم باز نشده باشه هنوز به :
أمّن يجيب
چه رسه به اينکه :"وارد" بشم تو :"کيهان"ي که به اونجا دعوت هم نشده باشم برا اظهار :
نظر !
ولو اينکه يکي از :"انگليس"م به اونجا دعوت شده باشه برا اظهار : نظر !
خب من ، حالا ما بمونه ، م بگم :
کيهان کيهان ما داريم مي آييم !؟
و :"وارد" بشم ! اينکه اسمش "وارد" شدن نيست ! تازه به چه عنوان !؟ به عنوان مثلا :
فيلسوف !؟
حالا :"شهير" ش بمونه ! که معادل مثلا :"آيةالله" يا چه درجه ي ديگرش هستم !؟ بمونه !
#يادمان_مي_ماند ، که يه :"آية الله"ي از شهر همين :"خسرو شاه" بغل دست ما اومد تو تلويزيون و گفت ، خونه نخريد ، به همه خونه داده ميشه ، حالا بمونه که زمينشم تا بحال به ما که بمونه ! به منم داده نشده بعد چهل سال از اون که گفته شد ! و تو همين رومه ي "کيهان"م مکتوب يا نوشته شدش :
محفوظ
ه ، حالا ما که بمونه ! من در کجا :"قرار" دارم !؟ که از اونجا !؟ تازه اجازه هم داده بشه بهم که بگم :
رومه ي کيهان رومه ي کيهان من دارم ميام !؟
در حاليکه آقا اميرالمومنين عليه السلامم فرموده باشه : خدا رحمت کنه اوني رو که بدونه از کجا اومده و . .
اونوقت من :"پا" شم و راه بيفتکم که نه تنها ! بلکه :
بريم !؟
خب ! حالا کجا !؟ بر فرض بر"پا"ييم ! خودشم برا چي !؟ برا :
اظهار نظر !
و گويا ما که بمونه ! منم :"صاحب" نظرم ! خودشم تو زمين که نه ! تو خونه ي يکي ديگه ! ووو !
ولي آيا داستان اينه !؟ فقط !؟ يا داستان چيز ديگه هم هست !؟ و قضيه قضيه فقط مثلا ذهب ، ذهبا و . نيست ! قضيه ي :
اومدن !
م هست !؟ و حالا از کجا !؟ به کجا !؟ و برا چي!؟ شم ! بمونه برا فرصت ديگه ان شاءالله ! تا ببينم خدا چي مي خواد !؟
تا فرصت ديگه يا .
-----------------------------------------
ادامه ي :"دسته ها (کليد واژه هاي موضوعي) :
مجوّز ورود+شهروندي+گام دوم+ممنوع الورود+مجوّز خروج+شهروندي+گام دوم+ممنوع الخروج+خارجي+تروريست+اظهار نظر کننده+انقلاب دوم+گام دوم+تسخير خانه+تسخير لانه+تسخير زمين+زمين برپايي+بازگشت به خانه+بازگشت به لانه+سوره ي نمل+بازگشت به زمين!+بازگشت به دانش پژوهش!+دعوت امام!+بازگشت امام!+نيمه ي شعبان+#يادمان_مي_ماند+امام حسين !+خوش آمد گويي به امام سوم+خوش آمد گويي به امام هشتم+خوش آمد گويي بدني+خوش آمد گويي علمي+خوش آمد گويي پاياني !
درباره این سایت