قانون و قانوني ، قسمت چهارم :
. ، (الف) ، مَالِكِ يوْمِ الدِّينِ ، . .
سلام عليکم .
بِسْمِ اللَّهِ . (ب) ، الْحَاقَّةُ ، . ، لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيهَا أُذُنٌ وَاعِيةٌ (چ) ، . .
روز بخير ، روز اول فصل زمستان ، آخرين فصل سال .
اميدوارم فصل خوبي رو پشت سر گذاشته ، و فصل بهتري از اين سال رو پيش رو داشته باشيم و ان شاءالله که سال بهتريم پيش رو باشه ، مگه اينکه امسال سال آخر باشه ! خب من از کجا بدونم !؟
مثلا اونايي که فصل گذشته فصل آخرشون بود ، خبر داشتن !؟ اصلا چرا سال و فصلش !؟ بگو ماه و هفته و حتي روز آخري مثل ديروز و حتي ديشبم !؟ شنبه شب البته ! نه شب يکشنبه ! که امروزه .
-------------------------------
زيرنويس :
الف :
. ، الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ، . .
ب :
. الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (پ) ، . .
پ :
اين ، و نه تنها اين ، بلکه آمده در آيه ي اول سوره ي حمد(ت)م ، فرق داره با اوني که در زيرنويس :"الف" آوردم ، چراکه اون بصورت يه آيه هست .
ناگفته نمونه که فقطم در سوره ي حمد اومده نه در قرآن (ج) .
ت :
سوره ي سبع(هفت)ا من المثاني ، حالا بمونه که مثانيم يعني : دوتايي !
و يعني چي !؟ و (ث) . !؟ و مثلا يعني دو تا حرف !؟ يا يه حرف دوتايي !؟ و اون حرفم حرفِ دوتا !؟ يا يکي !؟ و اون يکيم خدا !؟ يا بندشم !؟ که ميگه :
إِياكَ نَعْبُدُ . !؟
آخه نميگه که : ايّاک اعبد !؟ بلکه ميگه : ما ! و بحساب دانش دانشمنداي رياضي :"دستکم" دو نفر ! و کاريم نداشته باشيم که بعدشم ميگه :
تا سه نشه بازي نشه !
البته :"به تعبير معروف" ما تو بچگي ! و حالا :"سه"شم بمونه ! آخه دانشمنداي رياضي ميگن :
اگه و فقط اگه دو تا بازيکن داشته باشيم ، آنگاه بازيکني خواهيم داشت که اون تا بازي اونو ميکن !
البته نه در باب :"حجت" بعد باب بندي معلم ثانيا ! يا بقول خودشون باب :"جبرگزاره ها" ! بلکه تو باب :"معرفت" ! که ميگن همچين بابي نداريم ! حتي بعنوان :"تئوري طبيعي مجموعه ها" !
ث :
چه درک يا دريافتيم ازش داريمم !؟ آخه بعنوان مثال دانشمندي رياضي دان و خودشم فيلسوف و :"شهير"م ، بعد پيش کشيدن تناقض نماش ! به اين نتيجه ميرسونه ما ! رو که نه تنها درک يا دريافتي نداريم ، بلکه عدمشم داريم ! البته ما ! نه ها ! يعني :"دوتايي" ! يعني ايشون و ما ! چراکه مثلا همين تناقض نماي ايشون چي !؟ چه رسه به گفته ! يا نوشته اي که ايشون ! دارن و ما چي !؟ صفر ، خالي و يا تهي ازش !؟ و فقط ، مثلا گوش ما :"حقِّ" ش اينم نيست !؟ که فرمايش ايشون بهش برسه !؟ خب بابا فرموده کجا فرود اومد !؟ حالا "حقوق" ديگرش :
. ، مَا الْحَاقَّةُ ، وَ . !؟
بمونه ! فقط همون ! که مبدا فرمايششونو بفرمايند !؟ کافيه ! البته :"دوتايي" !؟ مگه اينکه مقصد گوش ما که نه ، حتي گوش فراگير خودشونم نباشه ! مثل گوش ما ! خودشم موسوي ! حالا ابراهيميشم بمونه ! و ملکوتي :
. اعلي ، . .
شم پيشکش !
ج :
العظيم .
چ :
. (وعى ) - فرا گرفتن - . : ترجمه ي تفسير الميزان
درباره این سایت