قانون و قانوني ، قسمت هفتم :
. ، فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ (الف) وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ (ب) إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ، . .
سلام عليکم .
. ، وَالنَّازِعَاتِ . .
امروز نه دي و فردا دهمشه !
چي مي خوام بگم !؟
مي خوام بگم ده (10) يه عدد دو رقيمه و نخستين عدد دو رقيمه و قبل از اون ، حتي عدد نه (9) هم يه رقمي بود .
ديگه اينکه ده (10) يعني يک ده ، که يک در مرتبه ي يکان قرار گرفته ، و مرتبه يکانش صفره .
قبلا اين رقم ! رقم صفر ، نبود ! گفته شده در قرن شانزدهم يه دانشمند هندي اونو :
کشف
کرده ! و بنام خودشم ثبت شده !
يادم مياد تو مدرسه ي شهيد سيد مصطفي خميني قم که تدريس مي کردم ، خصوصا تو پايه ي اول ، اينو ولو يه بارم که شده باشه برا دانش آموزانم مي گفتم .
به يکي مي گفتم بره پاي تخته و يه عدد يه رقمي بنويسه ، بعدشم دو رقمي و سه و چهار وووشم در پايه هاي مثلا چهارم و پنجم که تدريس مي کردم .
بعد مثلا عدد دورقمي رو که نوشته بود ازش مي پرسيد اين چند عدده !؟ معمولا و بيشتر گفته ميشد :
دو عدد
و بعد من مي گفتم که بهت گفتم يه عدد دو رقمي بنويس ! و تو چرا دو تا عدد نوشتي !؟ و . . خلاصه اينکه عدد با رقم فرق داره و رقم مثل حروف الفبا در نوشتن حرفه ، که باهاش عدد نوشته ميشه و . .
البته ! وقتي تو کتب درسي و اونم رياضيات و جديدشم ! اومده باشه :
عدد صفر
و دانش آموزم بچشش خورده باشه ! شايد از خودش پرسيده باشه که چرا من بهش گفتم عدد نيست !؟ ولي کتاب ميگه عدده ! اونم وقتي بقول يکي از اولياي دانش آموزانم ! کتاب رو علما و دانشمندا نوشتن ! و من يه آموزگار دبستاني هستم !
چه رسه به اينکه اين گفته حرف نه تنها همکارانم در مدرسه ! بلکه در :"گروه هاي آموزشي" بوده باشه ! بلکه تو جسله استاني گروه هاي آموزشي ، که قم هم يکي از شهرستانهاي استان تهران بود ! مولف کتابم حرفشو مستند بکنه به کتب و علما و دانشمنداي رياضي دنيا !
حالا پيدا کنيد ، :"به تعبير معروف" ، پرتقال فروش رو اونور دنيا ! در حاليکه :
نفوذ
کرده اين :
ج.ا
---------------------------------------
زيرنويس :
الف :
. ، قُمِ اللَّيلَ . .
ب :
. و مباش مانند صاحب ! ماهي . .
نخستين پيامبر ، و با اين عنوان ، که در قرآن (عظيم) نامبرده شده ، در نخستين سوره اي که به اصطلاح حروف مقطعه داره ، حرف :"ن" که در قسمت قبلي گفته شد خونده ميشه : نون .
حروف :"قاف" و :"صاد" هم مثل :"نون" هست ، ولي ضمن اينکه آندو بعد حرف "نون" اومدن ، و نامشونم با هم فرق داره ، با لفظ (پ) نونم يه فرقي دارن .
پ :
مثلا در همون کتاب درسي ما در طلبه خونه که گفتم اسمش :"جامع المقدمات" بود ، اومده بود :
لفظ يعني اوني که از دهن بيرون مياد ، و بعدشم اومده بود که :
مهمل و مستعمل
داره ، مثلا اگه از دهن عربي بيرون اومده باشه ، در عرب :"مستعمل" بحساب مياد ، وگرنه :"مهمل" شمرده ! ميشه ! مثل چي !؟ بقول ما ! مثل :
گج پژ !
که حروفش تو حروف الفبا ، يا :"ابجد" عربي نيست ، و اين حروفم در کتاب خدا بکار برده نشده ! منجمله در :"حروف مقطعه" ي اون !
ولي اون حروف تو زبون ما :"مهمل" بحساب نمياد .
يادم مياد تو دانشگاه ، که شش واحد زبون خارجي داشتيم ، استادي که داشتيم يه زبوني رو ياد ميداد که بهش زبون :"فنوتيک" گفته ميشد ، که تو اون زبون هر صدايي که از دهن بيرون ميومد يه علامتي داشت ، بعبارت ديگه تو اون زبون لفظي :"لفظ مهمل" شمرده ! نميشد ! که :
مستعمل نباشه !
بعبارت ديگه :
لفظ مستعمل يا مهمل (ت) است !
:"بنيان" کار نبود ! کار حرف زدن يا نطق و يا به زبون ديگرش !
ت :
و حالا مهمل چه اينکه مثلا يعني :"مستعمل نيست !" ، و يا يعني . ! کمثل ! يا مانند مثلا :
لفظ مستعمل است !
و لفظ دوتاس ! حالا چه :"مستعمل و مهمل" و چه :"مهمل و مستعمل" مثل : لفظ ! علم يا دانش که گفته ميشه :
صفر بک
ه ! حتي در اين :
ج.ا
و اونم نه مراکز علمي جديدش ! بلکه قديمشم ، اونم بعنوان :
مدارس ويژه ي علوم ديني !
که لفظ ! تو اين :"ج.ا" ، يعني تو اين مدارسم ! لفظ ! ديگر مراکز علميشه ! که بقولي :"همش"م غربيه ! بعبارت ديگه مستعمله ! مستعملي که از دهن غرب در اومده ! و من نديدم که تو اين چهاردهه يا چهل سال گذشته ! يکي بقول حضرت امام (ره) :
تو دهن
غرب زده باشه ! يعني مستعملي :
تعيين
کرده باشه !
حتي نديدم که يکي از دهنش خارج شده باشه که غرب ، نه تنها حرفاشو ! بلکه حرفي از حروفشو ، از کجا آورده !؟ و بقول :"بنيان"ش بر چيه !؟ بر علم يا دانش !؟ و :
دانش بنيان
ه ! و بقول خودش زبونش زبون ماشينه ! و زبون مستعمل ماشينه اين :
صفريک
ش !؟ و دو رقميه !؟ و ديگه ده (10!) رقمي نيست !؟ يا اينم مثل لفظ مستعمل يونان باستاني خودشه ! که مستعمل اونم دو رقمي بود و ده (10!) رقمي نبود ! و اگه فرقيم داشت (ث) شايد اين بود که بجاي :"منفي مثبت" اين از دهنش در اومده باشه :
مثبت و منفي !
و حالا لفظ اين با اون فرق داشته باشه ! و حرف اولش :
صفر
()ه ! نه يک (.) ! يعني : صفريک ! نه :
صفر و يک
ي گفته ميشه و تازه به ماشينم نسبت داده ميشه ! و بنده خدا ! ماشين بي :
تقصير
که اون بنده خدا ! تو اون برنامه ي تلويزيوني شبکه ي سه سيما گفت ! که تو قسمت قبلي گفته شد ! که بگوشم خورده بود ! البته از بنده خدا ! تلويزيون ! ولي تلويزيون بي تقصير !؟ مثل ديگر وسايل ارتباطي ديگه و مثلا کتاب ، رومه (ج) ووو و :"الکترونيکي" اونام !
ث :
که نداره ! قبلا گفتم که استاد شهيد مرتضي مطهري ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، دارن که :"بنبان" علوم قبل از "بنيان" گذاري جديدشم در غرب ، بنبانش بر :
فاقد
حافظه بودن بوده و هستم هنوز ! نزد پيروان يا شيعيان ! معلم ثاني معلم اول يوناني ! و اين فرقي نداره با بنيان جديدش ! چراکه حرف جديد اين نيست که حافظه داريم و خالي ، صفر و يا تهي هست ! بعبارت ديگه يک حافظه ي تهي داريم ! و لفظش عبارت از :
يک صفر
بلکه حرف از :"صفريک"ه ! حالا مي خواد او يک بنده باشه ! و آدم باشه ! يا خدا ! يا هر :"لفظ" ديگري ! و مستعمل و مهمل و يا مهمل و مستعمل و ديگر الفاظ ! بعدي بعد "لفظ" اوليه که از دهن بيرون اومده ! يک لفظ ! يه حرف !
ج :
مانند مثلا رومه اي که از نويسنده ي کتاب :
چرا مسيحي نيستم !؟
بعنوان يه عالم ، دانشمند و اونم فيلسوف و :"شهير"شم نامبرده ! اونوقت تو سخنراني پيش از خطبه ي نماز جمعه حرف از :
نفوذ
مي زنه ! خب بنده خدا اون بنده خدا رو کي تو حتي کتب درسي نظام آموزشي اين :
ج.ا
بعنوان عالم ، دانشمند ، رياضي ! دان و . بخورد دانش آموزان داد !؟ که حالا . !
درباره این سایت